درمان اگزیستانسیال: روان درمانی پویا یا پویه نگر، روان درمانی اگزیستانسیال گونه ای روان درمانی پویا یا پویه نگر است. – پویا – اصطلاحی است که در حیطه بهداشت روان به صورت – روان پویه شناسی – زیاد استفاده می شود؛ و اگر کسی بخواهد یکی از اساسی ترین ویژگی های رویکرد اگزیستانسیال را بشناسد مفهوم درمان پویه نگر باید برایش کاملا روشن باشد، که در این کتاب که در دسته کتاب های روانشناسی قرار گرفته کاملا درباره اش توضیح داده شده است.
بخش هایی از کتاب روانشناسی روان درمانی اگزیستانسیال:
- زندگی، مرگ و اضطراب.
- مفهوم مرگ برای کودکان.
- مرگ و ناهنجاری روانی.
- مرگ و روان درمانی.
- مسئولیت پذیری و روان درمانی.
- مسئولیت و احساس گناه اگزیستانسیال.
- معنای زندگی.
- چرا نیازمند معناییم؟
- و…
بخشی از متن کتاب روان درمانی اگزیستانسیال:
رویارویی با مرگ: تحول فردی
برخی از شاهکارهای ادبیات تأثیر مثبت رویارویی تنگاتنگ فرد با مرگ را به تصویر کشیده اند.
جنگ و صلح تولستوی نمونه فوق العاده ای از تحول بنیادینی که مرگ در فرد بر می انگیزد. قهرمان داستان، پی یر، از زندگی اشرافی روسی که برایش تو خالی و بی معناست، به شدت ملول است. مانند روحی گمشده در نهصد صفحه ابتدایی رمان سرگردان است. نقطه اوج داستان زمانی است که پی یر را سربازان ناپلئون دستگیر و به اعدام با جوخه آتش محکوم می کنند.
او نفر ششم صف اعدامی هاست و مجازات پنج مردی را که جلوترند می بیند و خود را برای مرگ آماده می کند، ولی ناگهان در آخرین لحظه اعدامش به تاخیر می افتد. این تجربه پی یر را دگرگون می کند و در سیصد صفحه باقیمانده رمان زندگی ای پرشور و هدفمند را پی می گیرد. می تواند با تمام وجود با دیگران ارتباط برقرار کند، مشتاقانه از طبیعت پیرامونش آگاه شود، وظیفه ای در زندگی بیابد که برایش معنا دارد و خود را وقف آن سازد.
داستان مرگ ایوان ایلیچ تولستوی هم پیام مشابهی دارد. ایوان ایلیچ کارمندی خود پسند است که به بیماری کشنده ای احتمالا نوعی بدخیمی شکمی مبتلا می شود و از دردی بی امان رنج می برد. اضطراب و اندوهش ادامه دارد، تا اندکی پیش از مرگ که به حقیقتی بهت انگیز دست می یابد: بد می میرد، چون بد زندگی کرده است. ایوان ایلیچ در چند روزی که برایش باقی مانده، چنان شورمندانه متحول می شود که اصطلاحی جز رشد فردی نمی توان برایش به کار برد.
اگر ایوان ایلیچ بیمار بود، روان درمانگرش از تحولی که در او به وجود آمده بود به خود می بالید، ارتباطی همدلانه با دیگران برقرار می کند و تلخی، تکبر و خود ستایی همیشگی اش ناپدید می شود. خلاصه این که در چند روز آخر عمرش به سطحی از یکپارچگی شخصیت می رسد که پیش از آن هرگز تجربه نکرده بود.
این پدیده در دنیای درمانگران به وفور اتفاق می افتد. برای نمونه، مصاحبه با شش تن از ده نفری که به قصد خودکشی از پل گلدن گیت پایین پریده و زنده مانده بودند، نشان داد پرش به سوی مرگ، دیدگاه این شش نفر را نسبت به زندگی متحول کرده است.
یکی گفته: اشتیاقم را به زندگی دوباره به دست آورده ام… خدای بخشنده ای در بهشت هست که در همه چیزهای دنیا نفوذ کرده و حضور دارد. دیگری: همه ما جزیی از خداییم، جزیی از خدای بزرگ انسانیت.
یکی دیگر: حالا انگیزه نیرومندی برای زندگی دارم… زندگی ام دوباره جان گرفته… همه راه های قدیمی را دوباره گشوده ام… حالا می توانم وجود دیگران را حس کنم و دیگری: احساس می کنم حالا خدا را دوست دارم و دلم می خواهد کاری برای دیگران انجام بدهم و…
به طور کلی
کتاب روان درمانی اگزیستانسیال راهنمایی برای مواجهه با دردها و مشکلات زندگی است. مشکلاتی که باید با آن ها کنار آمد. برای تمامی ما پیش آمده است که در برخی از شرایط زندگی کم آورده ایم و احساس کرده ایم تنها و بی پناهیم. احساس می کنیم اضطراب و ترس در ما ریشه کرده و دیگر نمی توانیم به آرامش برسیم. در این موقعیت معمولا با سوال های اساسی هستی درگیر می شویم و به وجود و معنای خود شک می کنیم.
کتاب روانشناسی روان درمانی اگزیستانسیال در واقع به نگرانی ها و رنج هایی می پردازد که در هستی و وجود انسان ریشه دارند. این شیوه از نظریات بزرگان مکتب اگزیستانسیال مثل نیچه، سارتر، کی یرکگور و… جان گرفت و در اثر مهم یالوم به صورت کامل شرح داده شد.